کوثرانه | ||
من ازتون یه سوال داشتم : چیکار کنم که تو کربلا جشن تولد مفصل بگیرم؟ تولد من 19 روز دیگه است. من داخل کربلا جشن تولدم رو می گیرم. دوست دارم جشن تولدم رو با نخود بگیرم! همه تون آماده باشید. [ یکشنبه 90/4/12 ] [ 8:24 عصر ] [ کوثر ]
[ نظرات () ]
عمه: 1- آیا تا به حال در آسمان ابر دیده ای؟ کوثر: بله من خیلی در آسمان ابر دیده ام. عمه: 2- ابرهایی که دیده ای چه رنگی هستند؟ کوثر: ابرها سفید و خاکستری هستند. عمه: 3- ابرها چه شکلی هستند؟ کوثر: نمی دونم.؟ فردا میرم نگاه کنم. عمه: 4- ابرهای آسمان مثل چه هستند؟ کوثر: من یه ابر دیدم که مثل آدم بادی بوده. یه آدم بود که پشتش یه ابر مثل دم بود. عمه: 5- به نظرت، چه ابرهایی خوشگل هستند؟ کوثر: ابرهایی که خیلی خیلی احساساتی باشند. مو داشته باشند. عمه: 6- ابرها موقع شب چه شکلی میشن؟ کوثر: الآن میرم نگاه کنم. (چند دقیقه بعد)...من که ابری ندیدم؟ عمه: 7- موقع غروب ابرها چه شکلی هستند؟ کوثر: خیلی احساساتی هستند. ابرها صورتی اند. عمه: 8- دوست داشتی که توی ابرها بودی؟ کوثر: اصلاً حرفش را نزن. عمه: 9- به نظرت ابرها کجا میرن؟ کوثر: میرن داخل رودخانه های قشنگ.
[ جمعه 90/4/3 ] [ 10:35 عصر ] [ کوثر ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |