سلام
آخ قربونت برم که مث خودمي
ميت نه ها
ازاون لحاظ
ولي يکم ملايم ترباش کوثرجوووون
ترسيدم بابا
كوثر چقدر خشن....واقعااااااااااااا....
واقعااااااااااااااا
سلام خانمي، شعرت خيلي خوب شروع شد ولي وسطاش که رسيدم و حسني مرد، خيلي ترسيدم! فکر کردم همه اش حسني داره فيلم بازي مي کنه و آخرش زنده ميشه اما نشد!!!! بعد فکر کردم و ديدم که توي نيم وجبي اين همه شعر خشن رو از کجا ياد گرفتي. به اين نتيجه رسيدم که از سي دي هاي بازي ات! بازي هايت رو بايد از روي کامپيوتر پاک کنم!
يه چيز ديگه اگه ميخاي بگي تشييع جنازه اش خوش گذشته بايد يکي يکي بگي که چطوري خوش گذشته. مثل اول شعرت که يکي يکي تنبلي هاي حسني رو نشون دادي! اول شعرت رو دوست دارم و خوشم اومد ازش! بازم از اين شعرا بنويس و بزن سر وبلاگت حتي اگه خشن باشه هرچند ماها شعر هاي مهربونانه رو بيشتر دوست داريم!!!!