سلام.

سه روز روزه گرفتم داخل ماه رمضون.

امروز عید فطره .برای نماز عید فطر بیدار شدم اما نصفه نمازو خوندم. چونکه پام درد گرفت. همه اش باید ایستاده می موندیم.

راستی راستی راستی می خواستم بگم که داخل اونجایی که نماز خوندیم، یکی از خانم هایی که جلومون بود تازه اومده بود، کفشش افتاد تو جوب چونکه کنار جوب بودیم. بعدش نیم ساعت گذشت. نمازش رو خوند قشنگ، مرتب؛ بعدش عمویی اومد کفشش رو از تو جوب درآورد.

عیدتون مبارک

خداحافظ. 

سلام . کاش بجای اینکه به مرد م سو ما لی غذا بدن. رایانه بدن.تا بتونن  باسه ی خدشون
وبلاگ درست کنن. بعد تو وبلاگشون بنویسن به ما غذا بدین به زبون خودشون . اونجوری بیشتر بشون غذا می رسه.