این دختره روی تخت خوابش خوابیده و خواب می بینه که روی ماه خوابیده بعدم ستاره ها رو می چینه از اسمون خوشکلم این دختره / خواب می بینه که / روی ماه خوابیده / ستاره ها رو می چینه / حرفای شیرین می زنه/ خوابای راست می بینه/حرفای خوب می زنه/ مامان می گه آفرین/ دختر با ادبی/دختر می گه مامان جون/ وظیفه من همینه/ چیکار کنم غیر از این/ خوب و مؤدب خوبه/ بچه خوبی باشم / پیش خدا بروم/ تو بهشت هم بروم/ دوست داشتم زودتر از همه / می رفتم مشهد/ دختره از خواب پامیشه/ می بینه مامان می گه آفرین/دیروز کار خوبی کردی امروز یه جایزه داری/ دختر می گه مامان جون /چه جایزه دارم/ میگه رنگ انگشتی/ خوب خوبه / خوبه خوبه/دختر میگه مامان جون/ دستت درد نکنه...این هم پایان شعر(اسم این دختره هم سارا بود)
این بچه یه ذره بچه ی بدیه برای همینم داره زبون درازی می کنه.ولی من مثلش نیستم!