سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوثرانه
 
قالب وبلاگ

 این دختره (ولی پسر بود، دوست داشتم بگم دختر!)داره گل می چینه برای پدر و مادرش . ولی حواسش نیست . هر گلی می چینه فوت می کنه بهش و گلها خوشکلیشون از بین میره.
بعدم خیلی ناراحت می شه که چقدر حواس پرته .
بعد یه بار حواسش هست و گل رو فوت نمی کنه و قشنگترین گل رو برای مامانش می بره. مامانش انقدر خوشحال می شه که یه کتاب جادویی بهش جایزه می ده.
پایان              


[ شنبه 89/1/28 ] [ 6:48 عصر ] [ کوثر ] [ نظرات () ]

امروز تولدم بود اما تولد واقعی م نبود .تولد الکیم بود . توی مهدکودکمون برامون تولد گرفتن. عکس گرفتیم . آبمیوه بهمون دادن .موز بهمون دادن . کیک تولد بهمون دادن . فشفشه روشن کردن .دو تا از فشفشه ها آتیششون خییییییلی زیاد بود خیلی فشفشه شون روشن بود.شمع روشن کردن . بهمون جایزه دادن.کلاه تولد سرمون گذاشتیم.

پایان


[ سه شنبه 89/1/24 ] [ 12:36 عصر ] [ کوثر ] [ نظرات () ]


این دختره روی تخت خوابش خوابیده و خواب می بینه که روی ماه خوابیده بعدم ستاره ها رو می چینه از اسمون خوشکلم
این دختره / خواب می بینه که / روی ماه خوابیده / ستاره ها رو می چینه / حرفای شیرین می زنه/ خوابای راست می بینه/حرفای خوب می زنه/ مامان می گه آفرین/ دختر با ادبی/دختر می گه مامان جون/ وظیفه من همینه/ چیکار کنم غیر از این/ خوب و مؤدب خوبه/ بچه خوبی باشم / پیش خدا بروم/ تو بهشت هم بروم/ دوست داشتم زودتر از همه / می رفتم مشهد/ دختره از خواب پامیشه/ می بینه مامان می گه آفرین/دیروز کار خوبی کردی امروز یه جایزه داری/ دختر می گه مامان جون /چه جایزه دارم/ میگه رنگ انگشتی/ خوب خوبه / خوبه خوبه/دختر میگه مامان جون/ دستت درد نکنه...این هم پایان شعر(اسم این دختره هم سارا بود)


این بچه یه ذره بچه ی بدیه برای همینم داره زبون درازی می کنه.ولی من مثلش نیستم!


[ جمعه 89/1/20 ] [ 3:44 عصر ] [ کوثر ] [ نظرات () ]

این سفره هفت سین ماست.

انقدر بهم نگفتین چی کار کنم تا بابام برام ماهی خرید چهارتا بودن ولی حالا سه تا شدن برای اینکه یکی شون مرد. باباشون مرد و این خیلی ناراحت کننده ست

راستی من نگفتم سلام! سلام.


[ پنج شنبه 89/1/12 ] [ 9:30 عصر ] [ کوثر ] [ نظرات () ]

سلام
کوثر هستم
اینجا ماهی نیست برای سفره هفت سینمون بخریم . چی کار کنم؟
خواهش می کنم به من بگین چی کار کنم
بیاین پیشمون
اگه می خواین بیاین خونه مون ، خونه مون یه بلیطی داره! و بلیطشم اینه که یه نقاشی بکشین برامون بیارین با یه دسته گل. همین!

 فعلا خدانگهدار


[ دوشنبه 89/1/9 ] [ 5:50 عصر ] [ کوثر ] [ نظرات () ]
عیدتون مبارک. سفره هفت سینتون قشنگه؟
ماهی تون چه رنگیه؟ من یه ماهی دارم ، مرده!

[ دوشنبه 89/1/2 ] [ 8:0 صبح ] [ کوثر ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

سلام...من کوثر هستم. پنج سالم بود که وبلاگ نویس شدم . حالا 12 سالمه.
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 19
کل بازدیدها: 149849